در كنج دلم عشق كسی خانه ندارد
كس جای در این منزل ویرانه ندارد
دل را به كف هر كه دهم باز پس آرد
كس تاب نگهداری دیوانه ندارد
تو کجايي سهراب؟
آب را گل کردند،چشمها را بستند و چه با دل کردند...
خون به چشمان شقايق کردند
تو کجايي سهراب که همين نزديکي عشق را دزديدند
همه جا سايه ي ديوار زدند...
اي سهراب کجايي ببيني حالا دل خوش مثقالي است دل خوش سيري چند؟
صبر کن سهراب قايقت جا دارد؟؟؟
امروز کسی محرم اسرار کسی نیست
ما تجربه کردیم کسی یار کسی نیست
تو که نیستی زندگیمو پای کی بریزم
واسه کی دلم بمیره وقتی تو نیستی عزیزم
دست سرد این زمونه دستامو از تو جدا کرد
بازی دوری یو حسرت با دلای ما چه ها کرد
عشق تو توی وجودم تا همیشه موندگاره
همه آرزوم همینه که ببینمت دوباره
دوری تو داره آروم منو از پا در میاره
رنگ پیری ذره ذره تو وجودم پا میذاره